پيام دوستان
+
+
به نام خداي پاييز
.
*برگ زرد پاييزي* هستم
ک در آخرين روزها
ب دست *تــو* افتاده ام
*مبادا رهايم کني زير پاي بادها*
*من* با دستان *تــو*
ب *بهار* ميرسم...
.
.
.
|دختردوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:53 صبح
*ليلا*
عالي بود
||دختر دوست داشتني||
{a h=puke}يک فنجان آرامش{/a} ممنونم :)
انديشه نگار
@};- عالي
*تسنيم**
برگي که جدا شد ديگر بهار را نخواهد چشيد:)
+
+
به نام خدا
.
پيماني ک عاشقانه بستي يادت هست
آن روز
پرتوهاي گرم خورشيد شاهدت بود
و دست پر مهر آب کشيده شد روي عهدت
يادت هست گفتي آرزو دارم ب *قافله ي عشق* برسم
يادت هست گفتي ميخاهم *پاسدار حرم عشق* باشم
حالا ا*رباب* صدايت کرده
خودش *دستت* را گرفته
اين هواي سرد *بهمن*
چيزي شبيه *تــو* را کم دارد
تـو با بال هاي *سرخي* ک از خورشيد هديه گرفتي
رو ب *جاودانگي* پر کشيدي...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:53 صبح
3 فرد دیگر
37 فرد دیگر
+
[پيامک]
+
به نام خدا
.
امشب چشم ستاره ها *هواي دلتنگي* دارد
چک چک ميبارد
*ترانه* هاي دلتنگيشان روي *ايوان دلم*
*گلدان نرگسي* روي طاقچه قلبم
چشم ب *روزنه* اي ميان ابر ها دوخته
تا شايد ميان اين *هبوتِ سکوت*
*غزلي* بسرايد براي *دلتنگي ستاره ها*...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:53 صبح
+
[تلگرام]
+
به نام خدا
.
نوشته ام از مهربانيت
نوشته ام از دشت قاصدک هايت
نوشته ام از قالي رج شده اي ک درنبودنت با شعرهايم بافتم
حال چگونه در اشعارم فرياد بزنم مهربانيت را
اينار ميخواهم عشقم ب تو را ب شکوفه ها بسپارم
تا بوسه اي شود روي دست مهربانت
اي بانوي رويايي دشت قاصدک ها
خورشيد هرروز از ميان قلب تو طلوع خواهد کرد...
.
.
|دختر دوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:53 صبح
+
[تلگرام]
++
به نام خدا
.
*چشمانم قهوه ايست
موهايم مشکي
و دلم روشن به آمدنت
نشسته أم مشغولم به شمارش روزها
و صفحات تقويم را نگاه ميکنم
ميدانم مي آيي
ومن ب اميد آن روز حوالي چشمانت هستم...*
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:52 صبح
5 فرد دیگر
32 فرد دیگر
+
+
به نام خداوند مهرباني ها
.
.
*مهربان مادرم*
ميداني
*مهربانيت عاشقانه* است
و
*شکوه نامت زيبا*
*مادر جان*
اينجاکسي هست
ک به *رج ب رجِ دلتنگي هايت*
*بوسه بزند*
*برگرد*
*قاليچه دلتنگي *هايمان
*رج هاي آخرش* را هم
دارد *تمام* ميکند...
.
.
.
|دختر دوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:52 صبح
5 فرد دیگر
42 فرد دیگر
+
+
به نام خدا
.
.
*دلتنگي*
تنها واژه ايست
ک در *سطر سطر اشعارم*
دست وپا ميزند
ميخاهم همه را رها کنم
ميخاهم با همين دل تنگم قدم بگذارم در* دشت روياها*
وخود را بسپارم ب *قاصدک هاي عاشقي* ک در *دشتت* رها کردي
*ب من نظاره کن*
*تو نيستي* و *شعرهايم چ دلگير بي تو برگزيده* ميشود
بين کدام قاصدک ها ب نظاره نشسته اي
ک *هواي مهربانيت* را چنين در همه جا پر کرده اند
*اي بانوي دشت روياها*
.
.
.
|دختردوست داشتني|
2-اشراق
ديروز 11:52 صبح
ممنون از همه کساني که بزرگند و اما مني که با ذره بين به زور ديده ميشوم هم فهميدم چقدر حرمت داره اين خواهرم هما خانم که مملو از برکات و اون شعر تو وبلاگشون تنها تسلي دهنده روياهاي خاموش و عيان من بوده و هست در زندگي خدايا نجاتم ده رهايم کن ببخشم از آين همه تلاطم که تنهايي قادر به صدا زدنش نيستم چه برسد به تغيير تقديري که گر خدا خواهد همان ميشود که يکي از آنها نور ياري به دل ياران اسن
+
سلام :D کسي منو يادشه :'( کسي از قديميا اينجا مونده :{
2-اشراق
ديروز 11:52 صبح
{a h=Fadayanran}||دختر دوست داشتني||{/a} الهي عزيز دلم:) خوش برگشتي هانيه خوشگلم=) منم از ديدنت خيلي خوشحال شدم:-D منم حضورم زياد نيست ولي گهگاهي سر ميزنم و وقتي حضور عزيزان رو هنوز اينجا ميبينم قلبم آروم ميشه و خوشحال ميشم@};- خوش اومدي عزيزم:) @};-
+
اگر اين داستان زندگي من بود
به گمان هرگز آن را برايت نمي گفتم
گيرم که پيرمردي زمستان هاي بيشتري پشت سر نهاده باشد
چندان که اين زمستان ها بال هاي او را همچون برفي سنگين کمان کنند
از اينهمه چه حاصل؟
بسياري بدين سان زيسته اند
و بسي بدين گونه خواهد زيست
و سرانجام علفي خواهند بود بر کوهي...
2-اشراق
ديروز 11:37 صبح
2-اشراق
ديروز 11:37 صبح
عزيز دلم:'( اگه ميدونستم دلگويه براي برادرتون هست نميخوندم:'( جگرم آتيش گرفت..من از زماني که برادرم بيمار شد مُردم:'( وااااي قربون دلت قاصدک جان:'( وااااي فراق برادر.... بميرم الهي:'( الهي خدا به دلت صبر بده عزيزم@};-
2-اشراق
ديروز 11:37 صبح
دنياي بچگي چون دنياي بدون آلام و آلايش و تلاطم هست... دلگويه ات در حينِ دل انگيزي ، دردي ظريف داشت..
همابانو
103/8/2